-
آقای ایران دوست و احساس حیوانات
جمعه 9 مردادماه سال 1388 12:23
با آقای ایران دوست از جلوی مغازه ی کله پزی می گذشتیم، ایستادند و با چشمان همیشه گریانشان به سینی کله پزی نگریستند و به سر گوسفندی که در آن بود نگاه می کردند. لحظه ای بعد دست ما را گرفتند و فرمودند: آقا جان!برویم که طاقت ماندن ندارم.علت را که جویا شدم دلیل نگریستن را گفتند: « هنگامی که چشمم در چشمان گوسفند سر بریده شده...
-
ملا آقا جان و بهترین یار ابا عبدالله
جمعه 9 مردادماه سال 1388 05:39
یکی از شاگردان ملا آقا جان زنجانی نقل می کند: « مرحوم حاج ملا آقا جان می فرمود: یک شب بعد از نماز مغرب نشسته بودم، دیدم ملائکه از طرف مغرب به مشرق می روند. سوال کردم چه خبر است؟ گفتند حضرت سید الشهداء (سلام الله علیه) به زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (سلام الله علیه) می روند، پیش تو هم می آیند. بعد حضرت سید الشهداء...
-
خاطره ای از صمصام - ( صمصام و کام بچه های یتیم)
پنجشنبه 8 مردادماه سال 1388 21:57
جناب آقای سید محمد کفایتی از قول عموی خود، حاج سید رضا کفایتی نقل می کند: « روزی به خدمت جناب صمصام در منزلشان رسیدم و با ایشان کار کوچکی داشتم. در آن زمان جناب صمصام مشغول بادام شکستن بودند. صحبت هایمان اندکی طول کشید و بادام شکستن جناب صمصام هم تمام شد. اما در حین ادامه صحبت ها، مشاهده کردم که ایشان هر کدام از مغز...
-
کرامتی دیگر از علامه طباطبایی
پنجشنبه 8 مردادماه سال 1388 10:16
در قم سید بزرگواری بود و چایخانه داشت که از خواص علامه طباطبایی و محرم سر ایشان بود، او می گوید: « روزی با آقا کار داشتم، رفتم درب منزل ایشان، هر چه در زدم و منتظر ماندم کسی نیامد،معلوم شد کسی در منزل نیست، ناگهان صدایی در گوشم گفت: در نزن، آقا رفته اند قبرستان نو! کسی هم در کوچه و اطراف من نبود! با خود گفتم می روم...
-
کرامتی جدید از آیت الله بهجت
یکشنبه 24 خردادماه سال 1388 18:08
یکی از علاقه مندان ایشان می گوید: « سال ها پیش که شور و نشاط جوانی داشتم و از همه چیز و همه کس برای مهذب شدن بریده بودم و همه حواسم به آیت الله بهجت - دام ظله - بود، صبح دل انگیزی برای شرکت در مجلس مرثیه هفتگی ایشان به خانه شان رفتم. ( آن زمان ها ایشان در خانهء سابق خود مجلس روضه برقرار می کردند) اما چون یک ساعت زودتذ...
-
خاطره ای ناشنیده از ملا آقا جان و حاج حاج آقا
جمعه 22 خردادماه سال 1388 10:30
مرحوم حاج حاج آقا از اولیاء الهی بود، ایشان می گفت من از ابهر که به قصد حرم حضرت رضا (سلام الله علیه) حرکت کردم حوائجم را در نظر گرفتم و بلکه آن ها را یادداشت کردم تا این که به مشهد رسیدم.به حرم که رسیدم و مقابل ضریح حضرت قرار گرفتم، دیدم حضرت رضا (علیه السلام) بالای ضریح نشسته است. تا حضرت را دیدم تمام حوائجم یادم...
-
حکایتی دیگر از حاج آقا ایراندوست
پنجشنبه 21 خردادماه سال 1388 20:07
برای سالکان الی الله همواره حجاب هایی است که باید آن ها را کنار زد و راه را برای خود هموار ساخت تا پرواز به لقاء الله سریع تر شود و قرب آنان به حضرت حق بیش تر. روزی در باب همین قضایا در مراسم ختم فرزند فرزندشان اسماعیل در سال 78 که در حیاط منزل با جناب مرحوم ایران دوست و بسیاری از اقوام و دوستان آقای ایران دوست و جناب...
-
حکایت عرفانی زیبا و ناب
یکشنبه 17 خردادماه سال 1388 00:53
سید محمد علی علوی نقل می کند: « آیت الله حاج سید محمود مجتهدی (ره) اخوی آیت الله العظمی حاج سید علی سیستانی، حدود 10 سال پیش برای من و اخویم سید محمد تقی و شیخ غلامعلی عباسی از علمای مشهد تعریف می کرد که: چند روزی بود که یک حالت رضایتمندی و خرسندی از خودم در من ایجاد شده بود و هر کاری می کردم که این حالت را از خود دور...
-
حکایتی از عارف واصل - صمصام
شنبه 16 خردادماه سال 1388 00:32
در این پست خاطره ای از عارف واصل و پیر شوخ روشن ضمیر صمصام را نقل می کنیم و با حالات این مرد خدا آشنا می شویم. شخصی از معتمدین اصفهان نقل میکرد که در ایام جوانی، زمانی که تازه ازدواج کرده بودم، خواب دیدم که در حیاط منزلمان در کنار حوض آب نشسته ام. ناگهان از میان چاه آب، مار بزرگی سر بیرون آورد و پاهایم را نیش زد. این...
-
باز هم از عارف بالله از ایراندوست
جمعه 15 خردادماه سال 1388 11:56
در پست های قبلی کمی از احوالات آقای ایران دوست نقل کردیم. در این پست به مطلبی در مورد دیدار علامه طباطبایی و مرحوم ایران دوست می پردازیم که قطعا دریچه ای جدید بر کرامات و احوال عرفانی علامه بر روی تشنگان حقیقت میگشاید.خواندنش خالی از لطف نیست. ما را همراهی کنید. آقای ایراندوست می فرمودند که ما حضرت علامه طباطبایی را...
-
مکاشفات حاج عبدالزهرا
سهشنبه 5 خردادماه سال 1388 23:33
آیت الله صافی اصفهانی نقل می کنند: رفیقی داشتم در نجف اشرف به نام حاج عبدالزهرا که شخصی صد در صد صادق بود و سر سوزنی احتمال اینکه خلاف بگوید درباره اش نبود.با اینکه به تجارت مشغول بود ولی بیشتر اوقات در مشاهد مشرفه به سر می برد، مرد بسیار با تقوا،با صفا اهل دل و در سیر و سلوک زحمت کشیده بود، مخصوصا در محبت به اهل بیت...
-
احوالات عارف گمنام- عزت اله ایراندوست
سهشنبه 5 خردادماه سال 1388 00:04
بعده مدت ها کتاب بسیار خوبی در مورد سرگذشت یکی ازعرفا به نام آقای ایراندوست به دستم رسید و از مطالعش حظ وافری بردم. چند حکایت بسیار زیبا تو کتابش بود که سعی می کنم تو چند پست آپلود کنم. طی الزمان و ملاقات با پیرمردی کشاورز در روزگار انوشیروان ....... بعد از ظهر تو حرم حضرت عبدالعظیم بودیم که ناگهان به آقای ایراندوست...
-
کمی از کتاب حورالعین زیباروی بهشتی
شنبه 5 اردیبهشتماه سال 1388 23:21
در پست قبل کتاب ( حورالعین زیبار وی بهشتی ) رو معرفی کردیم. در این پست قسمت هایی از کتاب را ارائه می کنیم. امیدواریم که مقبول واقع شود. یکی از علما و سادات وارسته که قبلاً ساکن نجف بود و بعد سالها در تهران بود و چند سال قبل فوت کرد نقل میکرد که من ازدواج نکرده بودم. روزی درحرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) به آقا...
-
معرفی کتاب
شنبه 29 فروردینماه سال 1388 00:08
کتاب حورالعین زیباروی بهشتی انتشارات لاهوت 96 صفحه چاپ اول: خرداد 87 قیمت: 900 تومان این کتاب تحقیقی اختصاصی در باب حورالعین ( زنان زیباروی بهشتی ) است که در نود و شش صفحه به چاپ رسیده است. کتاب مشتمل بر 7 فصل می باشد. فصل اول: زیبایی و جذابیت حورالعین فصل دوم: دو حکایت شنیدنی فصل سوم: میزان تمایل به آمیزش در بهشت فصل...
-
۲
جمعه 15 آذرماه سال 1387 18:12
سید محمد علی علوی می گوید: « مش قاسم صفری رحمه الله علیه که از مادحین با اخلاق اهل بیت عصمت و طهارت ، اهل قزوین بود و در خیابان مولوی این شهر زندگی می کرد و سال گذشته مرحوم شد و به قاسم شترکش معروف بود ( چون در اوقات فراغت شتر می کشت و گوشت آن را می فروخت و از این طریق امرار معاش می کرد ) برای حقیر تعریف کرد که یک روز...
-
بازم بعده چند ماه
یکشنبه 26 آبانماه سال 1387 21:53
آیت الله وحید آستانه از شروع دوران تحول خود چنین می گوید: « اواخر تحصیل در شمال که خواستم به نجف حرکت کنم ، روزی جهت خداحافظی به آستانه آمدم و ابتدا به حرم رفتم و در جلوی ایوان که یک درخت توت داشت و در کنار آن تختی جهت استراحت گذاشته بودند نشستم و در فکر بودم که کسی با پای پیاده نظرم را جلب کرد. وی مقابل ایوان آمد و...
-
بعد از ۲۶ ماه غیبت
شنبه 27 بهمنماه سال 1386 21:19
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط فرموده بود: وقتی مادر و والدم فوت کردند من در عالم برزخ کوشیدم که آن دو با هم زن و مرد باشند و از هم جدا نشوند ولی مادرم درجه اش بالاتر بود و والدم از او بایین تر. شروع کردیم به ختم صلوات و قرآن و غیره و به روح والدمان هدیه نمودن تا اینکه درجه والد بالا آمد و به مادر رسید آنگاه مادرم حاضر شد تا...
-
سوخته عشق
شنبه 5 آذرماه سال 1384 22:39
چون سوخته عشقم در نار نخواهم شد
-
به مناسبت سالگرد علامه طباطبایی
یکشنبه 29 آبانماه سال 1384 10:43
ایت الله شیخ محمد تقی انصاری همدانی که از شاگردان عارف کامل حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی بودند و به شهر درود بسیار می امدند فرمودند که در حرم حضرت رضا سلام الله علیه به خدمت علامه طباطبایی رسیدم و از ایشان سوال کردم: از ان چیزهایی که اهل بیت به شما عنایت فرمودند نکاتی را بین فرمایید. ایشان از جواب امتنا کردند بعد...
-
خواجه عبدالله انصاری
چهارشنبه 6 مهرماه سال 1384 11:37
با فاقه و درد همنشینم کردی بی خویش و تبار و بی قرینم کردی این مرتبه مقربان در تست ایا به چه خدمت این چنینم کردی با صنع تو هر مورچه رازی دارد با شوق تو هر سوخته رازی دارد ای خالق ذوالجلال نومید مکن انرا که به درگهت نیازی دارد
-
الهی
جمعه 1 مهرماه سال 1384 15:03
الهی رنجورم تا چرا نه یک رنگم مگر با بخت بد بجنگم گاه بهشتیان را فخر و گاه دوزخیان را ننگم الهی چون اتش فراق داشتی به اتش دوزخ چه کار داشتی
-
ولادت حضرت ابا عبدالله(سلام الله علیه)
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1384 22:21
حسین جان تولدت مبارک
-
فضیلت صلوات
شنبه 5 شهریورماه سال 1384 22:53
شیخ علی اکبر نهاوندی از علمای بزرگ مشهد در کتاب خزینت الجواهر می فرماید: یکی از زاهدان و پرهیزگاران گفت: من با خود عهد و پیمانی بستم که هر شب قبل از خوابیدن به تعداد معین بر پیامبر (صلوات الله علیه) و اهل بین طاهرینش صلوات بفرستم یک شب عده ای از دوستانم به حجره من امدند و با این که حجره ام شلوغ بود و تا دیر وقت طول...
-
تبریک
شنبه 29 مردادماه سال 1384 20:33
ولادت مولا علی بر تما می شیعیان مبارک
-
به مناسبت ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
یکشنبه 23 مردادماه سال 1384 11:22
دختر فکر بکر من غنچه لب چو وا کند از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند شمع فلک بسوزد از اتش غیرت حسد شاهد معنی من ار جلوه دلربا کند ناطقه مرا مگر روح قدس کند مدد تا که ثنای حضرت سیده نسا کند فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه چشم دل ار نظاره در مبدا و منتها کند مطلع نور ایزدی مبدا فیض سرمدی جلوه او حکایت از خاتم انبیا کند...
-
ای غایب از چشمان ما
چهارشنبه 19 مردادماه سال 1384 21:42
یارا ببین هجران ما این درد بی درمان ما این خار در چشمان ما وین دیده گریان ما این کوه غم بر جان ما دیگر چه باشد ان ما ای غایب از چشمان ما ای جلوه در طور ما ای نور اندر نور ما نور دو چشم کور ما عیسای هر رنجور ما در غربت مستور ما پر درد از هجران ما ای غایب از چشمان ما مستی عالم مست تو هستی عالم هست تو دست همه در دست تو...
-
نکته
سهشنبه 18 مردادماه سال 1384 22:41
به چشمانت بیاموز هر کس ارزش دیدن ندارد
-
برای قنوت
دوشنبه 13 تیرماه سال 1384 22:24
اللهم نور ظاهری بطاعتک و باطنی بمحبتک قلبی بمعرفتک و روحی بمشاهدتک و سری باستقلال حضرتک یا ذالجلال والاکرام اللهم وفقنا فی الدنیا زیاره الحسین و فی الاخره شفاعه الحسین علیه السلام یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک
-
+۱۸
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1384 23:01
و کواعب اترابا ( ایه ۳۳ سوره نبا) ترجمه محمد مهدی فولادوند: و دخترانی همسال با سینه های برجسته ترجمه عبدالحمید آیتی: و دخترانی همسال با پستانهای برامده ترجمه محمد صادقی تهرانی: و دخترانی فربه و پستان برامده (و با انان) همسال و همسان ترجمه عباس مصباح زاده: و دختران نار پستان هم سن
-
مرتبه اول مراقبه
شنبه 4 تیرماه سال 1384 11:49
در مرتبه اول مراقبه ده امر است که باید بر انها مداومت و جانب حضرت معبود را در خصوص انها مراقبت کند. امر اول: عمل به واجبات و ترک معاصی و محرمات امر دوم: مداومت بر نماز شب امر سوم: مداومت بر تسبیح حضرت فاطمه زهراء-سلام الله علیها-بعد از نمازهای واجب امر چهارم: مداومت بر دعای ( صباح) حضرت امیر-سلام الله علیه- بعد از...