داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

علامه طباطبایی و نظر در مورد فال حافظ


علامه حسینی طهرانی می گویند:


در یکی از روزها که خدمت علامه طباطبایی مشرف شدم ضمن بیان استخاره و تفال به قرآن کریم که فرمودند هر دو منصوص و در روایات وارد شده است فرمودند فال به دیوان حافظ به تجربه رسیده است که بسیار عجیب است و برای این موضوع دو مورد از تفال خود بیان کردند که یکی از این موارد به این شرح است.


در ایامی که در نجف اشرف برای تحصیل مشرف بودیم و بعضی از پنج شنبه ها به کوفه می رفتیم روزی با چند نفر از رفقا ودوستان در کوفه نشسته بودیم و دیوان حافظ را با خود داشتیم که ناگهان یکی از رفقا از راه رسیده و ایستاده گفت: فالی برای من بگیرید!


ما از دیوان حافظ برای او فالی گرفتیم این بیت آمد:

اگر زاینده رود آب حیاتست

ولی شیراز ما از اصفهان به


همین که این بیت را از غزل شنید مات و مبهوت و متحیر ماند به طوری که همه دوستان در تعجب افتادند! و ناچار علت تحیر و سکوت او را پرسیدند. در پاسخ گفت:

من میل دارم یک مخدره ای را متعه(1) کنم و برای تفحص از این منظور دو مخدره پیدا شده است. یکی اصفهانی و دیگری شیرازی است و من بین انتخاب هر یک از آن دو متحیر بودم و بالاخره بنا به فال خواجه حافظ گذاردم که چنین بیت معجزه آسا پاسخ مرا داد.(2)




پی نوشت:


   (1) صیغه

   (2) مطلع انوار  جلد اول صفحه 186-187




 

شخصی دهاتی در محضر مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم قمی


حضرت آیت الله آقای حاج سید علی لواسانی - دامت برکاته- قضیه شیرینی را از شخصی دهاتی نقل کردند که خود او این داستان را در محضر مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم قمی می گفت و آن مرحوم بسیار می خندید و از این داستان به سرور می آمد با آنکه آن مرحوم اهل خنده نبود ولی هر وقت این شخص دهاتی را می دید می فرمود: قضیه را بیان کن.


قضیه از این قرار است که یک شخص دهاتی الاغی داشت که با آن رفع حوائج خود را می نمود و اجناس ده را با آن الاغ حمل می کرد همچون کره و ماست و روغن و به شهر می آورد و می فروخت و به جای آنها مایحتاج خود را در ده از قند و شکر و غیره بار می کرد و به ده می برد.

مدتها بدین عمل اشتغال داشت و از این باب زندگی می کرد و راهی غیر از این برای ارتزاق نداشت و سرمایه او هم فقط همین مقدار مختصری بود که بصورت جنس در روی الاغ بار می کرد.


یک روز که اجناسی را از شهر قم به ده برده بود با پول آنها یک مشک روغن خریده و به شهر حرکت کرد. نزدیک غروب شد و یادش آمد که نماز نخوانده است فوراً الاغ را نگه داشت و مشک روغن را بر زمین گذاشت و مشغول خواندن نماز شد.

در این حال شیطان به او وسوسه کرد که الاغ را نبستی و اگر الاغ الان بر زمین بخوابد و روی مشک غلط بزند مشک پاره شده و روغن را روی زمین می ریزد و الاغ هم در وقت خستگی در آوردن دوس دارد در روی زمین بغلطد به خصوص در جای نرم چون سبزه و چمن و زمین شن و از همه آنها نرمتر مشک روغن است.


خلاصه تمام این افکار از ذهن او عبور می کرد تا نمازش را سلام داد و تمام کرد. در این حال دید الاغش مشک را پاره نکرده است ولی خود را به روی زمین انداخته و مشغول غلط زدن است در همین حال یک غلط زد و خود را به روی مشک انداخت مشک پاره شد و روغن ها همه ریخت.


دهاتی می گوید: در این حال آمدم و بر سر روغن های ریخته نشستم و مدتی به آن نگاه کردم و پس از آن سر به سوی آسمان بلند کردم و گفتم: خدایا شکر   خدایا شکر

و باز به روغن ها قدری نگاه کردم و گفتم: خدایا شکر! خدایا شکر!

و باز به روغن ها نگاه کردم و سر به آسمان بلند کردم و گفتم: ای خدا پیش خودت گمان نکنی که من واقعاً شکر تو را به جای آوردم! نه چنین نیست! این شکر از هفتاد فحش خواهر و مادر بدتر است! معنایش را بدان.


مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم با آنکه این قضیه را کراراً از این مرد شنیده بود باز هر وقت در منزل ایشان می رفت می فرمود: قضیه را بیان کن.(1)




پی نوشت:

(1)   مطلع الانوار جلد اول صفحه 167-168




کرامتی از آیت الله بهجت


آیت الله شیخ عباس قوچانی نقل کردند:


« از آقای شیخ محمد تقی بهجت فومنی که از رفقای ما در قم هستند که ایشان فرمودند:

شبی در مسجد سهله مشغول عبادت بودم نیمه شب در ظلمات محتاج به تجدید وضوء شدم و خائف بودم بدون چراغ به بیرون مسجد بروم ناگاه نوری در پیشاپیش راه من هویدا شد! من با نور حرکت می کردم نور در جلوی من حرکت می کرد وضوء گرفته و به مسجد مراجعت کردم آن نور ناپدید شد.(1)»




پی نوشت:


(1)   مطلع الانوار   جلد اول  صفحه 141

نظرات علامه حسینی طهرانی در مورد استعمال واژه امام برای غیر معصوم


بر گرفته از کتاب مطلع الانوار (جلد اول) - صفحه ۳۲و ۳۳


مرحوم والد(1) نسبت به حریم امامت و رعایت جهات و شئون امام علیه السلام آنچنان حساسیتی داشتند که فقط برای حفظ حرمت امام و استعمال لفظ (امام) در خصوص امام معصوم علیه السلام و عدم جواز استفاده از این لفظ در مورد سایر از بزرگان و اعظم یک جلد منحصراْ به رشته تحریر در آوردند و آخرین مجلد از تالیف قویم دوره (امام شناسی) را به این مساله حیاتی اختصاص دادند و در خصوص این مطلب با بعضی از اعاظم و مسئولین امر به مذاکره پرداختند و این حقیر در آن جلسه معهود حاضر و شاهد بودم.


اما مع الاسف الشدید مشاهده می کنیم در این کتابی که مقصد و غایت ازتدوین را  تبیین و شرح مبانی و آراء این رادمرد الهی بیان داشته است در مورد عدم استفاده از عنوان (امام) برای رهبر فقید انقلاب مرحوم آیت الله خمینی-رحمه الله علیه- به دلیل و عذر واهی و مضحک رعایت فضای موجود در زمان گذشته تمسک گردیده است.


واقعاً انسان نمی داند بر این توهمات بخندد و یا بگرید!! عذر بدتر از گناه...


اما این جانب(2) به صراحت اعلام می کنم مرحوم والد(3) ما-قدس الله سره- استعمال لفظ (امام) را فقط و فقط در انحصار امام معصوم علیه السلام روا دانسته و استفاده از این عنوان را برای هر فردی غیر از امام معصوم علیه السلام در عالم وجود حرام و موجب عقاب الهی میدانسته است. و در این جا از خوانندگان معظم تقاضا می کنم حتماً و حتماً به جلد هجدهم کتاب (امام شناسی) ایشان مراجعه نمایند و مطالب این تالیف بی نظیر را با دقت و متانت  و موشکافی هر چه بیشتر مورد تحقیق و تامل قرار دهند.


پی نوشت:


(1)   علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی

(2)   فرزند علامه طهرانی- سید محمد محسن حسینی طهرانی

(3)   علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی





سخن زیاد



سخن زیاد به غیر ذکر خدا نگویید


زیرا کلام زیادی جز ذکر خدا دل را سخت می کند


و بدرستیکه دورترین مردم از خدا شخص دل سخت است.


«حضرت علی علیه السلام»





احسان



اگر احسان به صورت شخصی در می آمد (و مجسم میشد) او را به شکلی زیبا مشاهده می کردید که زیبایی اش بر همه جهانیان فائق و برتر بود.


«حضرت علی علیه السلام»

نماز شب



نورانیت منزل به سبب نماز شب و تلاوت قرآن است.


"حضرت امام صادق علیه السلام"









در باب نزدیکی ۲ (برگرفته از حلیه المتقین)


الف.   در چند حدیث معتبر از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل است:


چون کسی خواهد با زن خود جماع (نزدیکی) کند به روش مرغان نزد او نرود بلکه اول با او دست بازی و خوش طبعی کند و بعد از آن نزدیکی کند.




ب.   حضرت صادق علیه السلام:


در وقت جماع (نزدیکی) سخن مگوئید که بیم آن است فرزندی که به هم رسد لال باشد و

در آن وقت نظر به فرج(۱) زن مکنید که بیم آن است فرزندی که به هم رسد کور باشد   و

در روایات دیگر از آن حضرت منقول است که باکی نیست نگاه نمودن به فرج در وقت جماع.



ج.   توضیحات شرعی


جماع (نزدیکی) نمودن در فرج زن وقتی که حائض است یا با خون نفاس است حرام بوده و از مابین ناف تا زانو از زن تمتع بردن مکروه است.

بعد از باک شدن زن از حیض و نفاس و قبل از غسل نمودن بعضی نزدیکی را حرام می دانند و احوط اجتناب است.


د.   در وطی دُبُر زن (نزدیکی با زن از باسن) بعضی حرام می دانند و اکثر علما مکروه می دانند و احوط اجتناب است.



ه.   بهتر است با زن خود که نزدیکی می کند منی خود را بیرون از فرج نریزد و بعضی علما بی رخصت زن حرام می دانند.




(۱)   واژن-مهبل- آلت تناسلی جلوی زن



در باب نزدیکی (برگرفته از حلیه المتقین)


الف.   حضرت رسول (صلی الله علیه و آله):


از کلاغ ۳ خصلت را بیاموزید

۱. جماع (نزدیکی) نمودن نهان

۲. بامداد به طلب روزی رفتن

۳. بسیار حذر نمودن



ب.   حضرت علی علیه السلام فرمودند:


هرگاه کسی خواهد با زن خود نزدیکی کند تعجیل نکند که زنان را کارها می باشد قبل از نزدیکی و

هرگاه کسی زنی ببیند و خوشش آید برود با اهل خود نزدیکی کند که آنچه با این هست با آن هم هست و شیطان را بر دل خود راه ندهد و اگر زنی نداشته باشد دو رکعت نماز بخواند و حمد خدا را بسیار گوید و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و از فضل خدا زنی سوال کند که البته به او عطا می فرماید آنچه او را از حرام بی نیاز گرداند.



ج.   حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند:


چون مرد و زن جماع (نزدیکی) کنند عریان نشوند مانند دو خر زیرا اگر چنین کنند ملائکه از ایشان دور می شوند.




برگرفته از باب چهارم کتاب حلیه المتقین - در باب آداب معاشرت با زنان




شک هایی که نباید به آنها اعتنا کرد


الف. شک بعد از محل    

مثل آنکه در رکوع شک کند که حمد را خوانده یا نه؟



ب. شک بعد از سلام نماز



ج. شک کثیرالشک

اگر کسی در یک نماز 3 مرتبه شک کند یا در سه نماز پشت سر هم مثلاً نماز صبح  ، ظهر و عصر شک کند کثیرالشک است.



د. شک در نماز مستحبی

در شک در رکعتها باید بنا را بر رکعت کمتر بگذارد.



ه. شک پس از وقت

اگر پس از گذشتن وقت نماز شک کند که نماز خوانده یا نه یا گمان کند که نخوانده خواندن آن لازم نیست ولی اگر پیش از گذشتن وقت شک کند که نماز خوانده یا نه باید آن نماز را بخواند.





شکهایی که نماز را باطل می کند



الف. شک در نمازهای دو رکعتی




ب. شک در نمازهای سه رکعتی




ج. شک در رکعتهای نماز که نداند چند رکعت خوانده




د. در نماز چهار رکعتی اگر شک کند یک رکعت خوانده یا بیشتر




ه. در نماز چهار رکعتی قبل از تمام شدن سجده دوم رکعت دوم شک کند دو رکعت خوانده یا بیشتر.





مستحبات معروف در نماز


الف)         در تمام نمازهای واجب و مستحب پیش از رکوع رکعت دوم مستحب است قنوت بخواند.




ب)           نماز مستحبی را می شود در حال راه رفتن و سواری خواند و اگر انسان در این دو حال نماز مستحبی را بخواند لازم نیست رو به قبله باشد.




ج)            مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب شود (که بیش از همه تعقیبات تسبیحات حضرت زهراء سلام الله علیها سفارش شده است.)




د)            جواب دادن سلام حین نماز واجب است و باید بگونه ای جواب دهد که سلام مقدم باشد مثلاً بگوید "السلام علیکم" یا "سلام علیکم" و نباید بگوید:" علیکم السلام"




ه)            اگر نمازگذار جواب سلام را ندهد معصیت کرده ولی نمازش صحیح است.





و)            اگر سهواً حین نماز بخندد نماز باطل نیست.






کوچولو از نماز




الف)   در نمازهای واجب یومیه باید اول حمد و بعد از آن یک سوره تمام بخواند. (این سوره می تواند سوره توحید ( قل هو الله احد ...) یا هر سوره دیگری باشد.


ب)    در رکوع و سجود هر ذکری بگوید کافی است ولی احتیاط واجب آن است که مقدار ذکر از سه مرتبه سبحان الله یا یک مرتبه سبحان ربی العظیم و بحمده (در رکوع) و سبحان ربی الاعلی و بحمده (در سجده) کمتر نباشد.


ج)    در نمازهای مستحبی


حمد واجب و شرط صحت نماز است اما سوره واجب نیست.



د)    در رکعت سوم و چهارم می تواند


یک حمد بخواند یا 3 مرتبه تسبیحات اربعه بگوید (سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر) و اگر یک مرتبه هم تسبیحات اربعه بگوید کافی است.



ه)    پس از تشهد رکعت آخر نماز مستحب است در حالیکه نشسته و بدن آرام است بگوید:


« السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته»

و بعد از آن واجب است یا بگوید:

« السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»


و یا بگوید:

« السلام علینا و علی عبادالله الصالحین»






شکیات نماز


من معمولاْ بین نمازهام این شکو بیشتر از همه میکنم.


شک بین سه و چهار:


« در هر جای نماز باشد باید بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بجا آورد. »    (رساله آیت الله بهجت)





برگرفته از کتاب دلداده


آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی:


«در تشرف به حرم ائمه اطهار علیهم السلام و حرم امام زاده های معتبر و در زیارت اولیاء، برای سالک تجسم قلبی حاصل می شود که در این تجسم تمرکز به دست می آید و حضور او قوی شده ، از تشتت بیرون می آید و نورش فوق العاده می گردد و همین مطلب فرق تشرف و عدم تشرف است. (1)



در مسیر بازار و کوچه و خیابان سر به زیر باشد در حد متعارف (2)



پی نوشت:


(1) دلداده ، صفحه 117

(2) دلداده ، صفحه 130